فاطمه شعبانی : سریال عروس تاریکی که به نام
بوی باران تغییر نام داد از آن سریالهاست که حالا حالا ها مهمان خانه های ما خواهد
بود. سریالی که با به کارگیری هنرمندان خوب و پیشکسوت این نوید را میدهد که بتواند
مخاطبان زیادی را به خود جذب کند.« مهوش صبرکن» که قبل از این در سریال های مختلفی همچون «پس از
باران»، «خانهای در تاریکی»، «شب میگذرد» و «یوسف پیامبر(ع)» نقش آفرینی کرده
است در این سریال نقش مادر زحمت کشی را بازی می کند که پسرش بیگناه به اتهام قتل
به زندان افتاده است. این بازیگر که بازی درخشانش در کنار همسرش محمود پاک نیت در
سریال پس از باران دریادها مانده معتقد است:« اگر قصه خوب و قشنگ نباشد
کارگردان خودش را هم بکشد کار خوب از آب در نمیآید و نمیتواند تماشاگر را پای
تلویزیون بنشاند! »
مدتها بود شما
را کمتر در قاب تلویزیون و در فیلم و سریالها می دیدیم دلیل این کم کاری تان چی بود؟
این کم کاری
برای من تنها نیست برای خیلی از دوستان دیگر هم هست. به نظر میرسد به نسبت سالهای
قبل یک مقدار سریالهای کمتری ساخته میشود. البته پیش هم میآمد که بازی در سریالی
به من پیشنهاد می شد اما یا از متنش خوشم نمیآمد یا گاهی نقش مطلوب بود و مورد
پسند واقع میشد اما از لحاظ مالی به توافق نمی رسیدیم. در هر حال خیلی ها مثل من
کم کار شده اند.
در حال حاضر
مشغول چه کاری هستید؟
در حال حاضر
مشغول بازی در یک سریال 26 قسمته به نام دخترم نرگس هستیم که در شهر ارومیه
فیلمبرداری می شود البته در سریال عروس آچ مز به کارگردانی مهرداد خوشبخت هم بازی
کردم که قرار بود ماه مبارک رمضان پخش شود
اما به پخش نرسید و گویا قرار است تابستان پخش
شود.
چی شد در
سریال بوی باران بازی کردید؟
طبق معمول
بازی در این سریال به من پیشنهاد شد و فیلمنامه در اختیارم قرار گرفت، وقتی متن را
خواندم از قصه اش خوشم آمد و بازی در این سریال را قبول کردم. برای شخص من
قصه سریال خیلی کشش داشت و قصه اش را خیلی دوست داشتم از آن قصه هایی است که مخاطب
را به دنبال خود میکشد.
شما نقش مادری
را بازی میکنید که شوهرش مدتی زندان بوده و سختی های زیادی کشیده است و پسرش بی
گناه به اتهام قتل به زندان می افتد، نقش سختی بود؟
من بازیگرم و
باید بتوانم هرنقشی را که به من بدهند بازی کنم و در این سریال هم این توانایی را
در خودم دیدم که می توانم نقش این مادر را بازی کنم، البته یکسال و نیم پیش هم یک
سریال 8 قسمته پلیسی بازی کردم که میخواستند پسرش را اعدام کنند- این سریال در
جشنواره روسیه شرکت کرد و نمیدانم کی پخش می شود- این نقش قشنگ بود شرایطی که به
وجود می آمد شرایط خاصی بود از یک طرف یک دختر پزشک داشت که در آستانه ازدواج بود
و این زندانی شدن پسر برروی زندگی آینده دختر و بقیه خانواده اثر میگذاشت. مادر پیمان
زنی منفعل نبود و تمام تلاشش را میکرد که پسر را نجات بدهد و دختر هم وقتی
تلاشهای مادر را میبیند تصمیم میگیرد نقشه ای بکشد و برای آزادی و نجات برادرش
وارد عمل شود. این وسط اتفاقهایی میافتد که داستان را پرکشش میکند.
همبازی بودن با
نرگس محمدی چطور بود؟
خب ایشان نقش ترانه
دختر من را بازی میکرد دختری که پزشک و درآستانه ازدواج بود و زندانی شدن برادر
روی زندگی آینده او هم اثر میگذاشت. غم خواری مادر و دختر خیلی جذاب بود. بیشترین
رابطه و بازی من با نرگس به عنوان دختر بود و بیشترین رابطه را با او داشتم، همبازی
شدن با ایشان خیلی عالی بود دوستش داشتم.
کدام بخش از
بازی تان در این سریال را بیشتر دوست داشتید؟
من نمی توانم
بگویم از یک سریال 70 قسمته کدام قسمتش را دوست داشتم نقشی را که در خانواده ایفا
میکردم دوست داشتم و امیدوارم تماشگر هم راضی باشد.
کار با گروه
چگونه بود ؟
خیلی عالی بود
همه چیز عالی بود گروه فیلمسازی همه جوان و خیلی خوب بودند و لوکیشن خیلی زیاد
داشتیم. حدود 2 سال و نیم فیلمبرداری این سریال به طول انجامید. فصلهای زمستان
تابستان و بهار داشتیم گهکداری مشکلات مالی هم پیش می آمد که بین فیلمبرداری وقفه
می افتاد وگاهی به تعطیلی میکشاند حتی در یک برهه زمانی 2 کارگردانه شدیم مشکلات
خیلی زیاد بود؛ چون سریال 70 قسمت بود و درنتیجه خیلی طولانی شد اما این خوب بودن گروه باعث می شد سختی های کار قابل تحمل شود.
در سریال « آچ پز »هم تجربه کار با جوانها را داشتم. عوامل این سریال هم جوان بودند، فیلمبردار
خیلی سنش کم بود اما کار با جوانها را خیلی دوست داشتم و خیلی لذت می برم که تعداد
زیادی جوان می دوند و کار میکنند و خوشحالم که به هرحال سرکار هستند و این لذت
بخش است.
از میان سریال
هایی که کار کردید کدام را بیشتر دوست دارید؟
من همه کارهایم
را دوست دارم اما آن چیزی که بیشتر مشهود بوده است و مردم بیشتر دوست داشتند
سریالهای پس از باران و یوسف پیامبر بود البته مردم سریال جراحت را که به مسئله
ژنیتک می پرداخت و در آن برحه زمانی خیلی صدا کرد را هم دوست داشتند. سریال پس از
باران و یوسف پیامبر سریالهایی است که در یادها مانده است و به هیچ وجه تکرارهایش
قطع نمیشود و مدام از شبکه های مختلف تکرار می شود.
چه عاملی باعث
می شود که یک سریال ماندگار شود و از یادها نرود؟
عوامل زیادی
دخیل است و مهم ترین این عوامل متن است اگر قصه خوب و قشنگ نباشد کارگردان خودش را
بُکشد و بهترین بازیگران را هم بچینند و بهترین کارگردانی را هم بکنند کار خوب از
آب در نمی آید و نمیتواند تماشاگر را پای تلویزیون بنشاند هرقدر هم بازی ها خوب باشد کار درست نمیشود. باید قصه
خوب و پرکشش باشد تا کار دیده شود. دلیل ماندگاری بعضی از سریالها مثل پس از باران
متن و قصه خوب است. براساس یک چهارچوب داستانی خوب و کشش دار کار خوب از در میآید
و مردم دوست دارند. پس از باران قصه قشنگی داشت.
خاطره ای از
این سریال دارید که در یادتان مانده باشد؟
زمانی که سریال پس از باران پخش می شد در خیابان خانمی من
را دید گفت: وای خانم صبرکن آخه این چه نقشی است که بازی کردید مادرم مدام شما را
نفرین میکند ؟ مادرش بنده خدا متوجه نبود که این فیلم است، شاید به دلیل اینکه
اینقدر کار خوب و تمیز و واقعی از آب در آمده بود. آن زمان آقای پاک نیت می گفت: همه
نفرین های مردم در خانه ما جمع شده است!